گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 25
شماره 34 - آبان و آذر 1381







ولایت » عدالت در کلام » حدیث
مقام معظم رهبري نظام اسلامی نظام عدالت است شما که آرزومند و مشتاق ظهور خورشید مهدویت در آخرالزمان هستید و الان
حدود هزار و دویست سال است که ملت اسلام و شیعه در انتظار ظهور مهدي موعود، عجلالله تعالی و فرجهالشریف و جعلنااللهفداه
یملاءفالله به الارض » نمیگویید که « ألّذي یملاءالله بهالارض قسطاً و عدلًا » ؟ است چه خصوصیتی براي آن بزرگوار ذکر میکنید
این نکتۀ خیلی مهمی است چرا به این نکته توجه نمیکنیم اگر چه قسط و عدل متعلق به دین است اما هزار سال است که . « دیناً
امت اسلامی براي قسط و عدل دعا میکند و این نظام اسلامی که بوجود آمده است اولین کارش اجراي قسط و عدل است قسط و
عدل واجبترین کارهاست ما رفاه را هم براي قسط و عدل میخواهیم کارهاي گوناگون مبارزه جنگ سازندگی و توسعه را براي
قسط و عدل میخواهیم براي اینکه در جامعه عدالت برقرار شود، همه بتوانند از خیرات جامعه استفاده بکنند و عدهاي محروم و
مظلوم واقع نشوند. در محیط قسط و عدل است که انسانها میتوانند رشد کنند، به مقامات عالی بشري برسند و کمال انسانی خود
را به دست بیاورند. قسط و عدل یک مقدمه واجب براي کمال نهایی انسان است چطور میشود به این قضیه بیاعتنایی کرد؟! 1
امام خمینی (ره : قضیه غیبت حضرت صاحب قضیه مهمی است که به ما مسائلی میفهماند، من جمله اینکه براي یک همچو کار
بزرگی که در تمام دنیا عدالت به معناي واقعی اجرا بشود، در تمام بشر نبوده کسی الاّ مهدي موعود، علیهالسلام که خداي تبارك و
تعالی او را ذخیره کرده است براي بشر. هر یک از انبیا که آمدند، براي اجراي عدالت آمدند و مقصدشان هم این بود که اجراي
عدالت را در همه عالم بکنند، لکن موفق نشدند. حتی رسول ختمی مرتبت صلیاللهعلیهوآله که براي اصلاح بشر آمده بود و براي
اجراي عدالت آمده بود و براي تربیت بشر آمده بود، باز در زمان خودشان موفق نشدند به این معنا... وقتی که ایشان ظهور کنند
یملاء الارض » ، انشاءالله خداوند تعجیل کند در ظهور او تمام بشر را از انحطاط بیرون میآورد، تمام کجیها را راست میکند
همچو نیست که این عدالت همان که ماها از آن میفهمیم که نه یک حکومت عادلی باشد که دیگر . « عدلًا بعد ما ملئت جوراً
ن زمین و بعد از این از این ´ الا . « یملا الارض عدلا بعد ما ملئت جوراً » جور نکند آن این هست اما خیر، بالاتر از این معناست معنی
هم بدتر شاید بشود، پر از جور است تمام نفوسی که هستند انحرافات در آنها هست حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی
هست ولو خودش نداند. در اخلاقها انحراف هست در عقاید انحراف هست در اعمال انحراف هست و در کارهایی هم که بشر
میکند، انحرافاتی معلوم است و ایشان مأمورند براي اینکه تمام این کجیها را مستقیم کنند و تمام این انحرافات را برگردانند به
2 پینوشتها : 1. روزنامه جمهوري اسلامی پنجشنبه 26 «. یملاء الارض عدلًا بعد ما ملئت جوراً » : اعتدال که واقعاً صدق بکند
.207- 2. صحیفه نور (مجموعه رهنمودهاي امام خمینی ، ج 12 ، ص 209 . تیرماه 1376
مسیح و ما، ما و مسیحیان
صفحه 7 از 54
امین میرزایی مؤسسات دینی ] ایالات متحده [ به همراه رسانههاي دیداري و شنیداري این دولتها از سالهاي دهه هشتاد میلادي
مردم خود را به ایمان جمعی به وقوع حادثهاي بزرگ در سرزمین شام که به نیروي هستهاي خواهد انجامید توّجه دادهاند آیه
مشهوري در انجیل یوحنّا وجود دارد که گویا از دست تحریف تحریفگران اندکی مصون مانده است معنی آیه این است من از پدر
خواهم خواست و او پرکلیتوس دیگري به شما خواهد داد که تا ابد با شما میماند. مقدمتاً این نکته را یادآور میشوم که بحث
پاراقلیط در زبان سفریانی از جمله مباحث اتیمولوژیکی است که از قرنها پیش مورد بحث دانشمندان » درباره مفهوم حقیقی لفظ
تسلّی دهنده (در زبان عربی معزّي گرفته و » مسلمان و مسیحی بوده است در این میان غالب اندیشوران مسیحی این لفظ را به معنی
روحالقدس منطبق دانستهاند. از جمله این دانشوران یکی کشیش فندر آلمانی است که این رأي را در کتاب میزانالحق » آن را بر
( بیان داشته است دانشمندان مسلمان و برخی نویسندگان مسیحی همچون نویسندگان دائرةالمعارف بزرگ فرانسه (ج 23 ، ص 4147
پرکلیتوس یونانی میدانند که به معنی بسیار » و یا فخرالاسلام مؤلف قبلًا مسیحی کتاب انیسالاعلام این لفظ را شکل تحریف شده
ح» است استاد ارجمند حسن مصطفوي در کتاب مستطاب خود التحقیق فیکلمات القرآن الکریم ذیل ماده « محمّد » ستوده یا همان
مینگارند: یقال إنّ أصل هذه الکلمه بالیونانی - پرکلیت و معناه الاحمد (پسندیده ، ثم حرّف بکلمۀ پرکلیت و معناه المعزّي « م د
یعنی پسندیده است سپس این واژه ؛« احمد » اصل این کلمه در زبان یونانی پفرفکلیت (به کسرپ و ر) و معناي آن » گفته میشود که
معزّي ؛ یعنی تسلّی دهنده است به هر حال کم نیستند » به کلمه پَرَکلیت (به فتح پ و ر) تغییر شکل داده شده که این دومی به معنی
اذعان « احمد » یا « محمد » اندیشمندان از جهان اسلام و مسیحیت که به تحریف لفظ پاراکلیت از پرکلیت و انطباق این دومی بر لفظ
دارند. و این در حالی است که مستر هاکس آمریکایی در قاموس کتاب مقدس و سایرین در قاموس عبري عربی لقوجمان آن
را به معنی تسلی دهنده ، آرامشبخش و یا حتی وکیل مدافع و مدعیالعموم گرفتهاند؛ یعنی همان ترجمهاي که در اناجیل مترجم به
زبان فارسی و عربی انعکاس یافته و مستند بحث اندیشوران داخلی نیز قرار گرفته است آنچه در این میان قابل تأمل است اینکه
نسخه عبري انجیل علزعویر، که منبع مورد اعتماد آن براي ترجمه نسخه یونانی انتشار یافته در سال 1624 م است در عوض استفاده از
لفظ پاراقلیط (که به معنی تسلی دهنده است از لفظ پارقلیط (یعنی محمد یا احمد) بهره جسته است بنابر آنچه گفتیم گذشته از راقم
این سطور، هستند کسانی که موعود یاد شده را محمّد نام میگذارند. به تعبیر سادهتر نام این موعود را نه فقط کردار و سرشت و
میدانند. آیه ششم از سوره مبارکه صفّ از قرآن آسمانی هم شاهد صادقی بر این مدعاست « احمد » یا « محمّد » گونه رفتاري او را
آنجا که از آمدن نام محمد، نبی مکرّم اسلام در انجیل نامحرّف سخن میگوید و آمدن او را در پسر عیسی ع از جمله
پیشگوییهاي مسیح محسوب میدارد. در سالهاي گذشته انتشار پیراسته متن انجیل موسوم به برنابا که نام پیامبر به صراحت در آن
آمده و حتّی تقدّم دهري آن حضرت نسبت به آدم ع را به گونهاي زیبا مورد تأیید قرار داده است توّجه بسیاري از محافل علمی را
برانگیخته و در این آشفته بازار فرهنگی دعوت منصفان به مطالعه آن پرده از بسیاري کژرويها برمیدارد. من در این گفتار قصد
معرّفی یا نقد این مجموعه زیبا را ندارم اگر چه براي نمایش نحوه یاد کرد نبی مکرّم اسلام در این انجیل مظلوم و متروك نقل تنها
دو آیه از آن را مناسب و ضروري میدانم و آن دو آیه اینها هستند: 14 پس چون آدم برخاست بر قدمهاي خود در هوا نوشته ] اي
[ دید که مثل آفتاب میدرخشد که نصّ عین او: لا اله الاّ الله محمّد رسولالله بود. 15 پس آنوقت آدم دهان خود بگشود و گفت
شکر میکنم ترا! اي پروردگار خداي من زیرا که تو تفضّل نمودي پس آفریدي مرا. 16 ولیکن زاري میکنم به سوي تو اینکه مرا
چیست 17 پس خدا جواب داد مرحبا به تو اي بنده من آدم و به یک بررسی « محمّد رسولالله » آگاه سازي که معناي این کلمات
نلسن که در اکتبر سال 1985 م به نشر رسیده است نشان میدهد که در حال حاضر 61 میلیون » انجام گرفته از سوي مؤسسه
آمریکایی به انتظار واقعه آرماگدون گوش خواباندهاند درستی که میگویم به تو که تو اوّل انسانی که آفریدهام او را و آنکه تو
صفحه 8 از 54
دیدي او را جز این نیست که او پسر تست آنکه زود است بیاید به جهان بعد از این به سالهاي فراوان 20 و او زود است بشود
فرستاده من آنکه از براي او آفریدم همه چیز را. 21 آنکه زود است نور بخشد جهان را. 22 آنکه روان او نهاده شده بود در جهان
آسمانی شصتهزارسالپیش از آنکه بیافرینم چیزي را. 1 و همچنین آیهاي دیگر: 15 نام مسیا عجیب است زیرا که خدا وقتی روان
او را آفرید و در ملکوت اعلی او را گذاشت خود او را نام نهاد. 16 خدا فرمود: صبر کن اي محمّد! زیرا که براي تو میخواهم خلق
کنم بهشت و جهان و بسیاري از خلایق را که میبخشم آنها را به تو حتّی اینکه هر که ترا مبارك میشمارد مبارك میشود و هر
که تو را لعنت کند ملعون میشود. وقتی تو را به سوي جهان میفرستم پیغمبر خود قرار میدهم به جهت خلاصی و کلمه تو صادق
میشود... 2 به سخن اصلی خود باز گردیم گفتیم که پرکلیت موعود اناجیل موجود همان محمّد موعود انجیل متروك برناباست . و
گفتیم که این حقیقتی است که بسیاري از زبانشناسان معاصر هم به آن اذعان دارند. اینک این نکته را به آن گفته میافزاییم که به
قرائنی در برخی از آیات از دستخوش تحریف مصون مانده اناجیل موجود، مشخصاً آیه شانزدهم فصل چهاردهم از انجیل سنت
و دامنه « محمّد » جان یا یوحنّا، مقصود از پرکلیت موعود، نه شخص رسول گرامی اسلام ص که موعود دیگري است که نام او نیز
وجود و فرمانروایی او در دنیاي خاکی تا ابد گسترده است به عبارتی در اناجیل موجود از دو پرکلیت سخن گفته شده یکی پیامبر و
یکی امام عصر(ع . همه بزرگوارانی که به این نکته توّجه نداشتهاند، در تطبیق خصوصیات این موعود خاص با ویژگیهاي شخص
رسول اکرم ص دچار تکلّف شدهاند. چه فیالمثل در پیشگویی مسیح ع آمده است من از پدر خواهم خواست و او پاراقلیطی (در
اصل پرقلیطی دیگر به شما خواهد داد که تا ابد با شما خواهد بود. همه آنانکه با اذعان به انطباق لفظ پارقلیط بر نام محمّد
موعود یاد شده را شخص نبیمکرّم اسلام میدانند، دوام دین و خاتمیت شریعت آن بزرگوار را ابدي دانستهاند. در حالیکه با
پذیرش انطباق موعود مورد نظر بر حضرت بقیۀاللهالاعظم روحیفداه ابهام این جمله رفع خواهد شد. یا در ادامه میفرماید: یعنی
روح راستی که جهان نمیتواند او را بپذیرد؛ چرا که او را نمیبیند و نمیشناسد. قائلین به انطباق این موعود خاص انجیل یوحنّا بر
نبی مکرّم اسلام علوّ رتبه و شخصیت بلند و والاي پیامبر را مانع از شناختن ایشان دانستهاند، در حالی که سخن عیسی ع به وضوح به
غیبت طولانی حضرت حجّت اشاره دارد. یا در آیه هفتم همین باب میفرماید: او مرا جلال خواهد داد. یا در همان آیه به برقراري
عدالت اجباري از سوي این موعود آن هم در سراسر جهان تصریح شده است چنانکه میبینیم این بشارات همگی با ویژگیهاي
حضرت بقیۀاللهالاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداء،انطباق دارند، یا لااقل قابلیت انطباق آنها بر این مورد از مدّعاي دیگران
بیشتر است به علاوه پارهاي از متفکران شیعی مانندکاشانی و حیدر آملی البته با استدلالی تقریباً متفاوت بر صدق این مدّعا
پافشاري کردهاند. اینک فرض را بر این میگذاریم که خواننده محترمی این بشارت خاص را با موعود ما شیعیان یکی نداند. در این
حالت هم راه وحدت ما و مسیحیان بسته نیست امروزه بسیاري از ایستگاههاي رادیو تلویزیونی و دهها مجله رایگان همچون
پلینتروث یوث دسیژن و امثال آن به تبلیغ دین مسیحیت مشغولند. علاوه بر فعالیتهاي تبشیري مربوط به پروتستانهاي آمریکایی
که سائقه حاکم بر آنان تمایلات شبه صهیونیستی است واتیکان نیز از طریق اعمال نفوذ حتی سیاسی در برخی کشورها همچون
لهستان به اهداف مهمّی دست یافته است ایستگاههاي ما مسلمانان و به ویژه ما شیعیان به مسیح ع ، عشق میورزیم و آن رسول
، Voice of hope گرامی را کلمهاي از جانب خدا و پیامبر صلح و دوستی و محبّت میدانیم رادیویی مربوط به صداي انجیل و
در ساعات مختلف روز به زبانهاي عربی و فارسی به پخش برنامه مشغولند و حتی با ارسال نوارهاي مذهبی استفاده از قالب
موسیقی سنّتی و پاپ ایرانی و خوانندههاي زن فارسی زبان از هاله لویا و مسیح ع سخن میگویند. تقدیم رایگان دستگاههاي سبز
رنگ پخش صوت مجهز به آرمیچر و بینیاز به برق و باطري براي میسیونرهاي مذهبی شاغل به کار در ایران از جمله فعالیتهاي
دیگر این مبلّغان است از سوي دیگر و چنانکه در مقالهاي از دکتر عبدالکریم زبیدي اندیشور معاصر عرب آمده است 3 مؤسسات
دینی ] ایالات متحده [ به همراه رسانههاي دیداري و شنیداري این دولتها از سالهاي دهه هشتاد میلادي مردم خود را به ایمان
صفحه 9 از 54
جمعی به وقوع حادثهاي بزرگ در سرزمین شام که به نیروي هستهاي خواهد انجامید توّجه دادهاند. این مؤسسات پیوسته مردم خود
را به ایمان به این نکته فرا میخوانند که به زودي لشگري از دشمنان مسیح که بدنه اصلی آن از میلیونها نظامی تشکیل یافته از
عراق حرکت میکند و پس از گذشتن از رود فرات که در آن زمان به خشکی گراییده است به سوي قدس رهسپار میشود. امّا
آرماگدون با یکدیگر برخورد خواهند کرد و در این مکان است » نیروهاي مؤمن به مسیح راه این لشگر را سد کرده و همگی در
که درگیري اتفاق خواهد افتاد. صخرهها ذوب میشوند... دیوارها بر زمین فرو میغلتند... پوست تن انسانها در حالیکه ایستادهاند
نلسن که در اکتبر » ذوب شده و میلیونها نفر از بین میروند. دکتر زبیدي سپس مینویسد: یک بررسی انجام گرفته از سوي مؤسسه
سال 1985 م به نشر رسیده است نشان میدهد که در حال حاضر 61 میلیون آمریکایی به انتظار واقعه آرماگدون گوش خواباندهاند
و این در حالی است که ذکر مؤسسات دینی و ایستگاههاي رادیو تلویزیونی که به این مهم پرداختهاند؛ در این مجال کوتاه میسر
نیست زبیدي ادامه میدهد: مؤسسات دینی آمریکایی این نکته را روشن ساختهاند که سپاهی که از عراق به سوي قدس رهسپار
خواهد شد، بنا به پیشگویی حزقیال (فصل 38 و 39 ) از نظامیانی از عراق ایران لیبی سودان قفقاز در جنوب روسیه تشکیل میشوند.
دانستن این موضوع ما را در تحلیل سیاست خارجی دولتهاي آمریکایی و اروپایی درباره مردم کشورهاي یاد شده مدد میدهد.
مدارس انجیلی در آمریکا برپایه این تحلیل که واقعه آرماگدون تنها حادثهاي است که بازگشت دوباره مسیح را به زمین ممکن
میسازد... و این واقعهاي بسیار نزدیک است به تبلیغ این دیدگاه پرداختهاند. 4 علاوه بر آنچه گفته شد، پیجویی طرحهایی
جنگ ستارگان انهدام موشکهاي بالستیک توسط سیستم ضد موشک جهت حفظ فضاي ایالات متحده از حملات » همچون
احتمالی بیگانگان و همچنین طرح ایجاد معبد سلیمان پس از تخریب مسجدالاقصی از توّجه تام غربیها به این مسأله خبر میدهد.
میشل نوسترآداموس ساخته شد، با نمایش مستقیم مرکز فرماندهی مهدي منتظر(ع در » چنان که سازندگان فیلم مشهوري که درباره
خاك شبه جزیره عربستان و استفاده آن حضرت از به اصطلاح سلاحهاي اتمی آسیاي میانه بر ضد پایتختهاي غربی مانند پاریس
و نیویورك سعی در القاي همین سناریو داشتهاند. نکته دردآور همه این تحلیلها، تلاش مذبوحانه قدرتمندان غربی و تندروان
یهودي و مسیحی در ضد مسیح یا آنتیکریست نشان دادن مسلمانان اصولگرا و از آن میان شیعیان است چنان که در همه
پادشاه وحشت یاد شده از » تحلیلهاي یاد شده بر نوادگی این ضد مسیح موعود شیعیان براي حضرت اسماعیل ع و انطباق آن بر
سوي نوسترآداموس تأکید شده است حال باید دید که آیا این تحلیل بر پایههاي حقیقی بنا گرفته یا مسیحیان تندرو در این باره هم
همچون دیدگاهشان درباره الوهیت مسیح ع ، ره به غلوّ بردهاند؟ ما مسلمانان و به ویژه ما شیعیان به مسیح ع ، عشق میورزیم و آن
رسول گرامی را کلمهاي از جانب خدا و پیامبر صلح و دوستی و محبّت میدانیم آن وجود گرانقدري که از دامان پاك مریم
عذرا(س ، به جامعه بشري تقدیم شد، تا ایشان را به توصیه خدا و صراط مستقیم او فرا بخواند و سلام و درود بیپایان الهی را به
گاه میلاد و مرگ با خود به همراه برد. اضافه بر این مادر گرامی امام غایب ما، حضرت نرجس ملیکه س از نوادگان نیک سیرت
وصی و حواري برجسته عیسی مسیح ع ، حضرت شمعون ع است که خواستگاري او به گونهاي معجزهآسا از سوي روح پاك پیامبر
گرامی اسلام ص و پسر عمّ بزرگوار آن گرامی وجود مقدّس مولانا امیرالمؤمنین علیبنابیطالب ع و در محضر بزرگ بانوي دو
جهان زهراي اطهر(س و همچنین عذراي بتول حضرت مریم س صورت گرفته است آن زمان که کاخ آراسته سزار روم به لرزشی
مهیب درهم ریخت تا بساط عروسی آن بانو با شاهزاده رومی در هم پیچیده شود و در پی شبان و روزانی پر تک و تاب رؤیاي
صادقه ملیکه پاك س ، وصلت فرخنده او را فرسنگها دور از آن دیار با شهسوار عرب و میراثدار حکمت و عصمت و امامت
امامنا الحکیم ابو محمّد، حسن بن علی العسکري ع نوید بخشد. 5 از سوي دیگر قرآن آسمانی ما، این قول داود(ع را در مزمور 96
از مزامیر تصدیق کرده است یعنی آنجا که میفرماید: صالحان وارثان زمین خواهند بود و در آن تا ابد ساکن شده عاقبت اشرار
نابود خواهند شد. 6 در همین باره از پیامبر گرامی اسلام و در ذیل آیه دیگري از کلامالله؛ یعنی آیۀ یکصد و پنجاه و نهم از سوره
صفحه 10 از 54
مبارکه انبیاء نقل است که فرمود: زودا که پسر مریم در میانتان به عنوان حاکمی عادل فرود آید و دجّال را بکشد و خوك را از
میان ببرد و صلیب را بشکند و جزیه وضع کرده مال بگیرد و تنها خداوند پروردگار جهانیان را سجده کند. 7 و یا میفرماید: سوگند
به خدایی که مرا به حق به پیامبري مبعوث کرد، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را آن اندازه
طولانی خواهد کرد که فرزندم مهدي ع ، قیام کند. آنگاه روحالله عیسی بن مریم ع فرود آید و پشت سر او نماز بگذارد. و زمین
به نور او روشنی یافته دامنه فرمانرواییاش خاور و باختر همه را فرا بگیرد. 8 و هم در تفسیر قمّی به اسناد خود از امام باقر(ع نقل
میکند که فرمود: عیسی ع ، پیش از رستاخیز به دنیا فرود میآید و هیچ ملّتی از یهود و جز آن نمیمانند مگر پیش از مرگ او به او
ایمان میآورند و او به امامت مهدي ع نماز خواهد خواند. 9 همانطور که گفتیم این روایات در واقع تفسیر آیه یکصد و پنجاه و
نهم از سوره مبارکه انبیاء هستند که میفرماید: و إن من أهل الکتاب إلاّ لیؤمنّن قبل موته هیچ یک از اهل کتاب باقی نمیماند، مگر
پیش از مرگ عیسی به او ایمان میآورد. 10 به هر حال ما و مسیحیان در مسأله ظهور حضرت مسیح ع با یکدیگر اختلافی نداریم و
اگر اختلافی هست از شنائت گروهی تندرو ناشی میشود که از این احساسات پاك سوء استفاده سیاسی میکنند که در این
خصوص به ویژه راستگرایان افراطی مسیحی در ایالات متحده و متحدان یهودي آنان در سراسر جهان در القاي این تعبیر شوم
مؤثّرند. اگر ما و مسیحیان در انتظار جهانی عاري از خشونت و ظلم و بیداد به سر میبریم چرا میباید محور اصلی گفتگوهاي بین
ادیان را در نقطهاي دیگر غیر از این موضوع مهم متمرکز کنیم هر ساله عدّهاي از نمایندگان علمی کشور ما در کنفرانسهاي
منطقهاي و جهانی منادي گفتوگو و وحدت شرکت میکنند؛ طرح گفتوگوي بین تمدّنها چندي است که به عنوان آلترناتیوي
مناسب براي تئوري هانتیگتون مطرح شده است (اگر چه در یک نگاه دقیقتر چه بسا بتوان آن را زیر مجموعهاي از همان تئوري
دانست ؛ در این محافل شرکت کنندگان از همه دردهاي ملموس بشري همچون گسترش فقر و بیسوادي عدم تعادل موقعیت دفاعی
و سلاحهاي کشتار جمعی از عدالت و آزادي حفظ محیط زیست و دهها امثال آن سخن میگویند، بیآنکه در این مجالس
کوچکترین اشارهاي به فقدان رهبري معصوم لزوم آن به عنوان تنها عامل قطعی رفع بحران و یا دیدگاههاي مشترك همه ادیان
درباره یوم موعود صورت گیرد. بلکه شاید بتوان ادّعا کرد در این نشستها همه تلاشها براي ایجاد حکومت جهانی یهود صورت
میپذیرد! بیآنکه کوششی براي تشکیل حکومتی جهانی که همه جهانیان در آن از حقوق یکسان برخوردار باشند انجام بگیرد. در
که خود و فرهنگ تحریف شده خویش را نژاد و فرهنگ برتر معرّفی » واقع این همه آبی است که به آسیاي دشمنی ریخته میشود
کرده و همه انسانهاي دیگر را به تصریح پروتکلهاي حکماي صهیون حیوان دستآموز خود میخواهد. هرگونه انفعالی از این
من این کلام را با نقل سخنی از انجیل سنت مارك (مرقس باب 13 ، آیه 32 به « سو، مستلزم صدها عقبنشینی تالب این مرز است
پایان میبرم بیدار باشید؛ زیرا نمیدانید که در چه وقت صاحبخانه میآید... مبادا ناگهان آمده شما را خفته یابد. 11 پینوشتها : 1
3 . ترجمه از متن مترجم از سوي استاد سردار کابلی (کرمانشاه 1345 ) برگرفته شده اخیراً از یکی از . 2 . از فصل 97 . . از فصل 39
دوستان شنیدم که گروهی از محققّان تنظیم و تنقیح و سپس نشر نسخهاي تازه و منقح از این انجیل را در دستور کار خود دارند.
براي آگاهی از تاریخچه این انجیل و نحوه برخورد مسیحیان با آن رجوع به دائرةالمعارف پطرس بستانی و مقدمه برگردان استاد
سردار کابلی مفید فایده خواهد بود. 4 . ترجمه مشروح این مقاله در شماره دوازدهم ماهنامه موعود از سوي راقم این سطور به نشر
رسیده است 5 . در حال حاضر فرقههاي مختلف مسیحی در اطراف کوه زیتا (طور زیتا یا سیتا یا زیتون در مجاورت رأس عین و پل
خابور، محلی که عروج عیسی به آسمان بنا به اعتقاد مسیحیان از آن مکان صورت گرفته است اجتماع کرده و وقوع این وقایع را
انتظار میکشند. نقطه قابل تأمل در این میان لزوم تفکیک اعتقادات افراد پاك نهاد مسیحی در این باره با باور تندروان راستگراي
مسیحی است علاوه براین شبکههاي رادیویی خاصی همچون شبکه انگلیسی زبان یونیورسیتی نفتوفرك و سایت کامپیوتري
آرماگدون به ارائه خدمات اطلاعرسانی در این باره مشغولند. براي آگاهی بیشتر ن ك هال سل گریس تدارك جنگ بزرگ
صفحه 11 از 54
6 . مرحوم صدوق علیهالرحمه .( براساس پیشگوییهاي انبیاي بنیاسرائیل ترجمه خسرو اسدي انتشارات رسا، چاپ اول تهران 1377
این داستان را در کتاب شریف کمالالدین و اتمام النعمۀ نقل فرموده و خواهر ارجمندم سرکار خانم پریوش دانشنیا آن را در قالب
حکایتی خواندنی در پیش شماره دوم موعود بازنویسی کردهاند. همچنین استاد گرامی حضرت حجتالاسلام دین پرور نیز همین
داستان را در قالب حکایتی دیگر در کتاب جوانپسند جهانگشاي عادل آورده مرحوم دکتر ناظر زاده کرمانی نسخهاي دیگر از آن
را در کتاب گل نرگس مجموعه اشعار سروده تقدیمی به حضرت نرجس س (نیمه شعبان 1383 ) نقل کردهاند. 7 . آیه مؤیّد این
9 . الصافی الگلپایگانی . فرمود همان آیه یکصد و پنجم از سوره مبارکه انبیاء است 8 . ابن حنبل احمد، مسند، ج 2، ص 411
11 . ن ك . 10 . القمی ابوالحسن علیابن ابراهیم تفسیر القمی ج 1، ص 158 . لطفالله، منتخبالاثر فیالامام الثانی عشر(ع ، ص 62
الطباطبایی سید محمّد حسین المیزان فیتفسیر القرآن ذیل آیه
مظلومترین امام معصوم
سید مصطفی موسوي گرمارودي شب از نیمه گذشته است ساعت یک و ده دقیقه بامداد را نشان میدهد ؛ سکوت شبانه را گاهی
صداي زوزة اتومبیلی که شتابنده میگذرد، درهم میشکند، اهل خانه در خوابند و من به انبوه کتابهایی مینگرم که دربارة
زندگی و ظهور امام همام حضرت اباصالح المهدي (ع نوشته شده است آنها را از میان کتابخانه جمع آوري کردهام تا در نوشتن
مقالهاي که میخواهم بنویسم یاریم دهند، اما چه باید بنویسم مستأصل ماندهام پیش از این چند ورقی را سیاه کردهام اما هیچکدام
چنگی به دلم نمیزند. میخواهم در کوتاهترین و زیباترین جملات بهترین و رساترین تصویر را از وجود مقدس او ارائه کنم درد و
داغ دوازده قرن انتظار را در سینه دارم ساعتی قبل سخت گریستهام صداي پاي دخترکم را که از پلهها بالا میآمد شنیدم اشک را از
صورتم پاك کردم نمیخواستم شاهد گریهام باشد، دخترکم چه میداند که گریۀ من براي چیست شاید او هم روزي در خلوت
خود با یاد امام مهدي ع بگرید. همچنانکه پدرانمان در ماتم فراق او گریسته بودند. حالا نوبت نوشتن است بی جهت نیست که قدما
میگفتند: گریه بر هر درد بی درمان دواست روزگار عجیبی است واژهها را نیز مانند اسم کوچهها و خیابانها و شهرها عوض
میکنند، به جاي گریه که مظهر سوگ شکوهمند شرقی ماست واژه خنده را گذاشتهاند که مظهر غفلت و بیخبري غربی است به
راستی که خنده نمادف غفلت است و گریه نماد معرفت بگذریم ؛ میخواهم در مورد سرور جهان امید محرومان صاحب الزمان (ع
مقالهاي بنویسم میدانم که خاندان پیامبر (ص هر یک به تنهایی مظهر تمام فضایل و کمالاتند آنهم در حدّي که از درك و فهم
عقول انسانی بیرون است با این حال چه باید بگویم ! کدام زبان را یاراي آن است که بزرگیها و بزرگواريهاي آنان را، آنچنان
مظلومیت متوقف میماند. آیا مظلوم بودن در نفس خود فضیلت است نمیدانم » که باید و شاید، باز گوید؟! ذهن خستهام روي واژة
اما این واقعیت را میدانم که سیرة پیشوایان معصوم (ع نشان میدهد که همگان همواره مظلوم بوده و هرگز ظالم نبودهاند! دوست و
دشمن معترفند که اگر رعایت جانب حق از سوي آن گرامیان نبود، ایشان به مراتب توانمندتر از دشمنان خود بودند، اما اجتناب و
پرهیز از آلودگی به فجور و ستم و نیز مراعات حق آنچنانکه امیر مؤمنان ع فرمود، 1 آنان را در موضع مظلومیت نگه داشت و شد
آنچه شد ؛ و مظلومیت آنها براي جانهاي حق طلب معیار و میزانی گردید که توانستند پس از آن حق و باطل ارزش و ضد ارزش
تقوي و هوي غدر و دهاء و در نهایت تزویر و صداقت را از یکدیگر تمیز دهند. اینک به راستی کدامیک از پیشوایان معصوم
به تعداد » : هیچ پیامبري به سان من آزار ندیده است ؟ 2 یا امیر مؤمنان علی ع که فرمود » : مظلومترند؟ رسول خدا (ص که فرمود
3 و یا ابا محمد مجتبی و اباعبدالله الحسین (ع ، که هر کدام با ؟« ریگهاي زمین و ستارههاي آسمان در حق من ستم روا داشتهاند
مصایبی سنگینتر از آسمانها مواجه گشتند؟ تصور مظلومیت یکایک ائمه اثنی عشر که نمیخواستند حقیقت را فداي مصلحت
نمایند و دنیا را بهبهايدینبهدست آورند جان آشوب است به راستی چرا دنیا چنین دجّال فعل است که نیکان و صالحان را در
صفحه 12 از 54
قرین میسازد تا دردمندي چون قاآنی شیرازي بنالد که زمانه نیست مگر رذل جوي و « بَلا » را با « ولاء » چنبر هزاران ابتلا میگدازد و
رذل پرست ستاره نیست مگر دون نواز و دون پرور و حافظ بگوید که آسمان کشتی ارباب هنر میشکند و یا جز دود اهل فضل به
کیوان نمیرسد بگذریم مصائب و مظلومیت اهل بیت پیامبر (ص از دامنه و ژرفایی برخوردار است که اگر هر یک را به تمام اهل
عالم تقسیم کنند، چیزي افزون به جا خواهد ماند. فاجعۀ عاشورا عقلها را حیران میکند و تنهایی و غربت امام علی (ع دلها را به
آتش میکشد. در این کهکشان درد و داغ باید نظارهگر خون پاك هزاران هزار شهیدي بود که از خاندان علوي و فاطمی و حسنی
و حسینی و در یک کلام فرزندانی از اهل بیت رسول خدا (ص به جرم دفاع از اعتقاد به حقانیت ولایت معصوم به خاك ریخته شد
و نیز باید شاهد شهادت و زجر و تبعید و تحقیر و... خیل عظیم مردان و زنان و کودکانی بود که فقط به دلیل شیعی بودن تازیانه
قساوت اذناب اموي عباسی و اتباع وهابی و صهیونی آنان را از قرنها پیش تا هم اکنون در جاي جاي زمین متحمل شدهاند و
میشوند. با اینهمه اگر مدار مظلومیت را از دیر و دور تاکنون باز نگریم و در ژرفا و دامن آن تأمل کنیم به گمان راقم این سطور
هیچ کس مظلومتر از وجود مقدس اباصالح المهدي حجۀ ابن الحسن العسکري ارواحناله الفداء، نبوده و نخواهدبود. پیش از آنکه
دلایل این ادّعا را بر شمارم سخن آن عالم ربّانی (استاد پدرم مرحوم آیتالله شیخ علی اکبر الهیان را به یاد میآورم که فرمود:
و چرا چنین نباشد! دلاور مردي که براي دفاع از حق در خون خود فرو « تحمّل زندگی با مشقت از مرگ و شهادت سختتر است »
میغلتد و به آنی یا ساعتی زندگی دنیا را بدرود میگوید تا در نعیم جاودان الهی متنعّم گردد، بارها آسودهتر از فرزندي است که
باید سالهاي سال در غربت و انزوا با لحظه لحظۀ عمر خویش یادآور شهادت و رسالت او باشد. به راستی کدام دشوارتر است آنکه
میمیرد و اجل محتوم را به سعادت مطلوب بدل میکند، یا آنکه میماند و در همۀ عمر درد و داغ صبوري را به جان میخرد؟ بی
جهت نیست که شاعري میگوید: من که از هستی ده روزه به تنگ آمدهام واي بر خضر که محکوم به عمر ابد است اینک بیش از
یازده قرن از عمر مقدس حضرت اباصالح المهدي ارواحناله الفداء، میگذرد. هیچ نیازي نیست که در اثبات چگونگی و راز طول
عمر آن امام یگانه ذهن را با کند و کاو در دلایل عقلی و نقلی خسته کنیم هر کس به حقانیت کلام خداوند ایمان دارد و قدرت
الهی را به تصریح قرآن در شکافتن دریا براي موساي کلیم و سخن گفتن عیسی مسیح در لحظۀ ولادت و تکلّم سلیمان با حیوانات و
زنده ماندن یونس در شکم ماهی و طول عمر نوح علی نبینا و آله و علیهم السّلام 4 و صدها نظیر این گونه خرق عادتها میپذیرد،
به راحتی خواهد پذیرفت که عمر طولانی امام عصر (ع به اذن الهی امري بسیار ساده و پذیرفتنی است و اگر چه در اثبات امکان این
امر، دلایل متعددي را دانشوران ایمانی در کتب مختلف بیان کردهاند اما آن همه دلیل و برهان براي کسانی است که همواره
سببها را دیدهاند و سبب ساز را ندیدهاند. این سخن را نیز از استادم به یادگار دارم که یکی از اهل معرفت ابیاتی را در توصیف
قدرت بی پایان خداوند سروده بود که مضمون آن چنین است اي خدا، تو آنی که از زمین مرده و سرد ساقۀ سبز و تازه میرویانی
و از ساقۀ سبز، برگهاي لطیف بیرون میآوري و بر برگها، شکوفههاي ظریف و بر شکوفهها پنبۀ سفید و نرم را مینشانی آنگاه
ما آدمیان با نیروي ادراك و تعقل از پنبه نخ و از نخ لباس تهیه میکنیم خداوندا! تو خود را در پس و پشت این وسایل پنهان
نمودهاي و اگر اراده فرمایی میتوانی درخت و بوته گیاهی از خاك برآوري که به جاي پنبه لباس آماده بر آن روئیده باشد! باري
سخن ما بر سر راز طولانی بودن عمر و حیات امام ع نیست که این مهم در پرتو قدرت لایزال الهی معمّاي ناگشودهاي نباشد ؛ سخن
در این است که وجود مقدس او در طی این ادوار طولانی چه مصائبی را تحمل نمودهاند. این است که در دعاي ندبه میخوانیم
عزیزٌ عَلَیّ اَنْ تفحیطَ بفکَ دفونَی البَلوي و لَا ینالَک مفنّی ضَ جیجٌ و لَا شَ کْوي بر من گران و ناگوار است که رنج و بلا تو را احاطه
کند و ناله و شکوایی ازمن به تو برسد... و انتظار در نفس خود از سختترین حالات انسان است با آنکه میدانیم در طی این قرون
چشم مقدس او شاهد و ناظر چه فجایع سخت و صعبی بوده است مشاهده آن همه و نیز این همه قتلعامها، تجاوزها، حق کشیها،
آوارگیها و... به تنهایی کافی است تا سخن صائب تبریزي را بپذیریم که گفت گرم است آفتاب روز قیامت ولیک نیست
صفحه 13 از 54
سوزندهتر ز سایۀ دیوار انتظار انتظار جانسوزي که بیش از همۀ شیعیان و حقطلبان وجود مقدس او را آزرده و هر لحظه و هر روز
آن برگ تازه بر کتاب مظلومیت او افزوده است مظلومیتی که دامنهاش از سالهاي ماقبل تولد آن یگانه آغاز میشود. توضیح آنکه
در تاریخ چهرة منفور کسانی را مییابیم که با استفاده از فرمایش رسول خدا و ائمه هدي (ع درباره ظهور حضرت مهدي (ع ، 5
داعیۀ مهدویت داشته و پرچم این ادعا را برافراشتند تا به یمن آن به آرزوهاي قدرت طلبانه خود نائل شوند! کسانی چون مغیرة بن
سعید 6 و عبیدالله المهدي (ع 7 از این گروهند. اینک تا آنجا که وسع صاحب این قلم است وجوه مظلومیت امام همام ابا صالح
المهدي ع را در پی میآورم و به این دعا تمسّک میجویم که أللّهفمَّ ادَفَعَ عَنْ حفجَّتفکَ وَ وَلفیّکَ وَ خَلیفَتفک شَرَّ الجنّف و
الانسف بفمنّکَ وَ کَرَمفکَ . 1 اولین ستمی که در حق آن گرامی روا داشتهاند، از ناحیۀ اعتقاد پیروان سقیفه است که میگویند:
در آخر زمان خداوند مرد مصلحی را به وجود میآورد و او مهدي موعود است بنابر این عقیده امام عصر (ع در آخر زمان متولد
خواهد شد و البته معلوم و معین نیز نیست که از نسل کیست جلال الدین مولوي رومی در مثنوي خویش با پذیرش و تبلیغ همین
ایده ابیات زیر را میآورد: پس به هر دوري ولیّی قائم است تا قیامت آزمایش دائم است پس امام حیّ قائم آن ولی است خواه از
نسل عمر خواه از علی است مهدي هادي وي است اي راه جو هم نهان و هم نشسته پیش رو 8 ملاحظه میشود که از نگاه مولوي
رومی استبعادي ندارد که آن جهاندار عدل گستر و آن به پا دارنده قسط و بر هم زننده بساط جور از نسل عمر بن خطاب باشد. در
حالی که اصحاب حدیث متواتراً از رسول خدا (ص نقل نمودهاند که حضرتش وجود مقدس حضرت مهدي امام حی غائب قائم ع
، را مشخّصاً از نسل امامان پاك و از صلب حضرت اباعبدالله الحسین ع و نهمین نواده او و فرزند حضرت ابامحمد عسکري ع
پیشواي یازدهم دانسته و معرفی فرموده است و همین احادیث طمع کسانی چون عبیدالله المهدي را برانگیخت تا دعوي مهدویت
کنند. 2 همچنانکه گفته شد پیش از تولد حضرت ولیعصر، ارواحنا له الفداء، کسانی به پا خاسته خود را مهدي موعود خواندند.
اینان اگر چه جان بر سر این ادعا نهادند و خداوند با افشاي تزویر و ناکام ساختن ایشان خط بطلان بر ادعاي نابجایشان کشید، اما به
هر حال این داعیه زمینه را براي دیگر مدعیان مهدویت فراهم آورد. و دیگر شیادان و راهزنانف فکر و اندیشه را جرأت بخشید تا با
این حربه خلق خدا را به گمراهی بکشانند و موجبات تفرقۀ هر چه بیشتر امت را فراهم آوردند. 3 در نخستین سالهاي زندگی آن
سرور، عموي حضرتش جعفر بن محمد الهادي ادعاي امامت و جانشینی حضرت ابامحمد عسکري ع را نمود و کوشید با استفاده از
حمایت خلفاي عباسی شیعیان را به خود جلب کند اما خدعه و فریبش بر ملا شد و به کذّاب شهرت یافت 4 در دوران غیبت
صغري که امام (ع به ترتیب عثمان بن سعید و فرزند وي محمد بن عثمان و نیز حسین بن روح نوبختی و سرانجام علی بن محمد
سمري را به عنوان نواب خاص خود تعیین فرموده بود، جمعی منافق نوبت به نوبت با ادعاي نیابت امام به جلب توجه مردم پرداخته
در این راه به ترویج عقاید سخیفی چون تناسخ و حلول و نهایتاً ایجاد انحراف و کژاندیشی در جامعه اسلامی دست یازیدند. از زمرة
این مدعیان میتوان از شلمغانی محمد بن نصیر نمیري احمد بن هلال کرخی حسین بن منصور حلاج ابو محمد شریعی و محمد بن
بلال نام برد. 9 اگر چه برخی از اینان مستقیماً توسط امام (ع مورد طعن و لعن قرار گرفته و برخی دیگر توسط بزرگان شیعه از جمله
جناب ابنبابویه و حسین بن روح نوبختی رسوا گردیدند، 10 اما به هر حال طرح ادعا از سوي این مدعیان دروغین زمینهساز
گشایش بستري از خطا و اعوجاج گردید، به گونهاي که از آن زمان تا هم اکنون نیز برخی از اهل قلم و همچنین گروهی از
مستشرقان به سهو یا غرض به نام و یاد آنها کتاب مینویسند و مهملات و مجهولاتی را به نام فرهنگ اسلامی به جامعۀ جهانی
عرضه میدارند 11 واین سخن بگذار تا وقتی دگر؛ 5 اگر بپذیریم که هر گونه تهمت و افترایی بر عقاید حقّه شیعه در نفس خود
ستمی به شیعیان محسوب میشود، به طور قطع و یقین این افتراها و تهمتها بدواً ستم مضاعفی به ساحت مقدس امام عصر، ارواحنا
فداه است که پیشواي شیعیان میباشد. دست پلید وهابیان که به تصریح مدارك تاریخی ساخته و پرداختۀ صهیونیسم جهانی است
در نوشتن کتب متعدد و البته تکراري بر علیه عقاید منوّر شیعه چنان هتاك و بی باك است که گاه از شدت عصبیّت و عناد مورد
صفحه 14 از 54
سگها را گشودهاند و » اعتراض برخی از عالم نمایان وهابی مسلک نیز قرار میگیرد. این اقدام در شرایطی صورت میگیرد که
وعاظ السلاطین بر علیه شیعه انتشار مییابد و در مقابل از طبع و نشر کتاب » صدها عنوان کتاب توسط !« سنگها را بستهاند
گرانسنگ الغدیر تألیف علامه امینی هنوز در برخی از کشورهاي تسنن زده ممانعت به عمل میآید! 12 و البته از آن جا که
نمیتوان براي همیشه آفتاب را در حجاب ابر نگاه داشت خداوند متعال گاه به دست برخی از ایادي دشمن سند حقایت تشیع را
افشا میفرماید. نظیر پاسخی که یکی از مدرسان دانشگاههاي حجاز به نام عبدالمحسن العباد به کتابی از شیخ عبدالله بن زید آل
مفتی ) « بنباز » با آن که خود شیعی مذهب نبوده و از نزدیکان « العبّاد » محمود (رئیس دادگاههاي شرعی کشور قطر) داده است
بزرگ وهابیت در کشور سعودي و دشمن آشکار تشیع است با این حال در پاسخنامه خویش عدم اعتقاد مؤلف کتاب به وجود
مقدس امام مهدي (ع و آرمان مهدویت را مورد نقد و نکوهش قرار میدهد 13 . در هر حال هر گونه تهمت دروغ و افترا به شیعه و
باورهاي اصیل و الهی آن را باید وجهی از وجوه مظلومیت مولایمان اباصالح المهدي (ع بدانیم 6 وجود مدعیان مهدویت در
دوران غیبت کبري بارزترین وجه ستم به ساحت مقدس امام ع است اینان که غالباً دستپروردگان دوایر جاسوسی استکبار جهانی
بوده و هستند، هر چند با استفاده از آرزومندي امّت اسلام در مورد ظهور پیشواي غائب و بهره برداري از ساده لوحی جمعی عوام
داعیه خود را آغاز کرده و بدون استثنا رسوا و منکوب گردیدهاند اما به هر حال گروهی را به خود خوانده و مقاصد استعماري را
در ایجاد تنش و تفرقه امت اسلامی جامۀ عمل پوشانده و مهمتر کوشیدهاند تا با حرکات سخیف خود امت شیعی را نسبت به اصل
ظهور و تحقق حضور امام غائب دلسرد نموده مقدمهاي براي انکار وقوع و یا استبعاد حکومت جهانی امام ع فراهم آورند، بازي
بابیگري و بهائی گري که تا هم اکنون مورد حمایت دول استعماري است 14 در ایران و ماجراي سفیهانۀ جهیمانی و محمد بن
عبدالله قحطانی در حجاز نمونهاي از این گونه ادعاهاي واهی است 15 . جالب آن که این مدعیان بدون استثنا سر سالم به گور
نبردهاند و هر که با این ادعا سر برافراشته پس از رسوایی و بی آبرویی و ثبت نام خود در تاریخ به ننگ در راه این ادعا سر خود به
به گلوله بسته شد و مدعیان مهدویت در حجاز نیز با تمام اتباعشان به قتل « بیتالخلاء » باد داده است چنانک علی محمد باب در
رسیدند، آن هم به دست نیروهاي فرانسوي !! ولی تحقق فرجام تیره براي این مدعیان اصل ستم نسبت به ساحت قدس مهدوي را
جهیمانی برسلطۀ خویش » نفی نمیکند. ناصرالدینشاهقاجاربا سرکوب بابیان سلطنتش را تحکیمبخشیدوآلسعوددرحجازباسرکوب
ادامه دادند و در این میان آنکه نام و یاد و اعتبارش دستمایۀ جمعی دنیا طلب قرار گرفت ولیّ معصوم خداوند است که در اوج
اقتدار، مظلوم است 7 یکی از بارزترین انواع ستمی که در حق شیعه و به خصوص در حق امام عصر، ارواحنا له الفداء، روا داشته و
میدارند، حرکت ناجوانمردانه تحریف در آثار است از سالها پیش خاصّه از زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران دشمنان شیعه به ویژه
پیروان وهابیت و نیز متعصبان اهل تسنن در هند و پاکستان و عربستان و... در چاپ کتب مرجع خود هر جا که نام مقدس حضرت
مهدي (ع در ضمن روایتی به تأیید آمده یا در هر موضع که محققان آنها از ازمنۀ قدیم در آثار خود حدیث یا سخنی را آوردهاند
که تصریح به حقانیت شیعه و ائمه اثنیعشر دارد، در چاپهاي جدید آن آثار، نکات مزبور را حذف میکنند تا مورد استناد و
استفاده نسلهاي آینده قرار نگیرد! و این در حالی است که مطابق برخی از تحقیقات اینگونه افراد که در واقع حقیقت را تاب
نمیآورند و آنچه را که رهبرانشان در آثار و تألیفات خود بدان اعتراف نموده مورد انکار قرار میدهند، با پشتیبانی قدرتهاي
شیطانی و هزینه کردن مبالغ گزاف نسخ خطی مآخذ دست اول را خریداري نموده میسوزانند، تا به پندار باطل خود نخست عالمان
و دانشوران و آنگاه نسلهاي جستوجوگر و پژوهنده نتوانند به معارف مذکور دست یابند. اینک به تناسب بحث فقط به یک
نمونه از این رفتار که من آن را خیانت به فرهنگ و مواریث فرهنگی مینامم دررابطهباوجودمقدس حضرت بقیهاللهالاعظم
عجلالله تعالی فرجه الشریف اشاره میکنم محی الدین عربی که از بزرگان اهل سنت است در کتاب فتوحات مکیّه که به سال
الازهریّه مصر چاپ شده در مبحث 65 به تصریح تمام میگوید: مهدي که از اولاد امام حسن عسکري است در » 1307 در مطبعۀ
صفحه 15 از 54
نیمه شعبان سال 255 هجري به دنیا آمده و زنده خواهد ماند تا با عیسی بن مریم اجتماع کند، پس عمر آن حضرت اکنون که سال
. 985 هجري میباشد 703 سال است .. این عبارات را در چاپ جدید فتوحات دست متعصبان عامه و وهابی حذف نموده است 16
خاتمه سخن در این سرفصل اینکه توطئه تحریف فقط به حذف مناقب اهل بیت (ع از کتب و آثار، توسط متعصباناهلسنت محدود
نمیشود بلکه روي دیگر این سکّه حذف مطاعن اعداءالله از کتب شیعه را نیز شامل میشود که به بهانۀ پاسداشت وحدت بین فرق
به دست برخی از ساده ماهنامه موعود شماره 34 پی نوشتها : * مقاله برگزیده دومین جشنواره برترینهاي فرهنگ مهدویت ویژة
مطبوعات کتاب امید (ویژهنامه ولادت امام زمان عج ). 1 . وَ الله ما مفعاویَۀ بفاَدهی منّی وَلکّفنهف یَغْدفرف وَ یَفْجفر، وَلَوْلا کَراهفیۀ
الغَدْرف لَکْنْتف مفنْ أدْهی النّاس ..؛ به خداوند سوگند، معاویه از من زیركتر نیست امّا او نیرنگ میکند و به گناه میگراید و
اگر نیرنگ ناشایست نبود، هر آینه معلوم میآمد که من سیّاسترین مردمانم (نهج البلاغه خطبه 200 ، با ترجمه آقایان محمدي و
، 3 . بحار الانوار، ج 28 ، ص 373 . دشتی . 2 . کتاب التمحیص ص 4؛ مناقب آل ابی طالب ج 3، ص 42 ؛ بحارالانوار، ج 35 ، ص 56
4 . به سرگذشت پیامبران عظیم الشأن نامبرده در قرآن کریم مراجعه شود و از جمله در داستان حضرت نوح (ع که . ج 37 ، ص 51
و لقد أرسلنا نوحاً إلی قومه فلبث فیهم ألف سنۀ إلاّ خمسین عاماً فاخذهم الطوفان ؛ ما نوح را بر قوم خود فرستادیم و او » : میفرماید
. 5 . در میان آنها هزار سال به استثناي پنجاه سال به سر برد سپس طوفان آنان را فرا گرفت قرآن کریم سوره عنکبوت 29 )، آیه 14
احادیث دربارة نام و نشان و ظهور امام ع به اعتراف اهل حدیث متواتر است 6 . مغیره بن سعید پس از در گذشت امام باقر (ع
7 . ادعاي مهدویت نمود و مورد لعن شیعیان قرار گرفت ر.ك به المقالات و الفرق ابی خلف اشعري ترجمه دکتر مشکور، ص 148
8 . ر.ك عارف و صوفی چه میگویند؟ . . عبیدالله المهدي از پیشوایان اسماعیلی که داعیه مهدویت داشت ر.ك همان ص 318
میرزا جواد تهرانی مبحث گفتار عرفا و صوفیه دربارة ولیّ. 9 . ر.ك زندگی دوازده امام هاشم معروف الحسنی ج 2، ذیل زندگانی
امام عصر(ع . 10 . ر.ك خاندان نوبختی عباس اقبال آشتیانی کلمۀ الامام المهدي ع ، آیتالله شهید سید حسن شیرازي 11 . ر.ك
. اخبار حلاج لوئی ماسینیون 12 . ر.ك کتاب تاریخ وهابیت علی اصغر فقیهی پاورقی روزنامۀ اطلاعات در مورد سوابق وهابیون 13
ر.ك مصلح جهانی سید هادي خسرو شاهی 14 . ر.ك کشف الحیل مرحوم آیتی 15 . مصلح جهانی سید هادي خسرو شاهی ص 50
17 . سوره ملک 67 ) آیه 30 . قاطبه اهل تفسیر این آیه را به وجود مقدس حضرت ولیعصر، ارواحنا 16 . همان ص 88 و 89 . و 51
فداه و غیبت آن گرامی تفسیر کردهاند. 18 . دعاي شریف افتتاح
چهرة امام مهدي ع در آینۀ القاب- 4
میرصادق سیدنژاد اشاره : شناخت القاب ائمه معصومین ع یکی از راههاي مهم آشنایی با ویژگیها و فضایل آن حجتهاي الهی
است در این نوشتار سعی شده است تا با ارایه توضیحی کوتاه و مختصر در زمینۀ برخی از لقبهاي حضرت مهدي ع خوانندگان
« مفضطَرّ » عزیز، بیش از پیش با ویژگیها و اوصاف آن حضرت آشنا شوند. 7. مفضطرّ یکی دیگر از لقبهاي معروف امام عصر(ع
است در کتابهاي لغت مضطر به معناي درمانده و ناچار به کار میرود و در اصطلاح وقتی به کسی مضطر گفته میشود که او از
همه اسباب و ابزارهاي معمولی در حلّ مشکلات و برطرف ساختن گرفتاريهایی که دارد ناامید شده و با تمام وجود متوجّه خدا
شود و کلید حلّ تمام کارها را به دست خدا بداند. رسیدن به این مرحله از درك و بینش معمولًا یا در حالت اضطرار و ناامیدي
کامل پیش میآید و یا در صورت دستیابی به شناخت و معرفتهاي برتر که جز از طریق توجهات خاصّ الهی میسّر نمیگردد
در قرآن کریم نیز اشاره شده « انسان چون دچار اضطرار شود متوجه درگاه خداوند میشود » امکانپذیر میشود. به این حقیقت که
است آنجا که میفرماید: چون به کشتی نشستند خدا را با اخلاص در دین او خواندند و چون نجاتشان داد و به خشکی آورد،
شرك آورند؛ تا نعمتی را که به آنان عطا کرده بودیم کفران کنند و برخوردار شوند. زودا که خواهند دانست 1 گذشته از آن چه
صفحه 16 از 54
بیان شد در بحثهاي مربوط به دعا و شرایط اجابت آن نیز اضطرار مطرح شده است توضیح آن که در روایتهاي زیادي به این
حقیقت اشاره شده که از جمله عوامل به مرحله اجابت رسیدن دعاها به حدّ اضطرار رسیدن داعی است یعنی فرد دعا کننده به
اندازهاي مضطر شود که براي برآورده شدن حاجتش هیچ عاملی جز خدا نشناسد و با تمام وجود دست به درگاه او بلند کند و از او
بخواهد که مشکل او را برطرف سازد. طبیعی است که هر کس در چنین حالی متوّجه خداوند متعال شود هرگز خداوند
ارحمالراحمین او را ناامید نمیسازد. در بسیاري از ادعیه و روایات از حضرت مهدي ع با لقب مفضطر یاد شده است از جمله در
قسمتی از دعاي ندبه آمده است اَینَ المفضطَرّف الذي یفجابف افذا دَعی 2 . کجاست آن مضطري که چون دعا کند، خواست او به
اَمَّن یفجیبف المفضطَرَّ افذا دَعاهف وَ یَکشففف » اجابت میرسد... . همینطور در روایتی که از امام صادق ع دربارة تفسیر آیه
وارد شده چنین آمده است سوگند به خدا منظور از مفضطر در این آیه قائم آل محمد(ص است وقتی که در « ... السّفوء 3
آخرالزمان ستم و بیداد و فساد در نتیجه سلطه پیدا کردن مستکبران و انحراف مردم از صراط مستقیم سرتاسر جهان را پر ساخت آن
حضرت در بین رکن و مقام ] در مسجدالحرام [ دو رکعت نماز میخواند و آنگاه دست به دعا برداشته از خداوند تعجیل در فَرَج
خود را میخواهد و پروردگار عالم نیز دعاي او را اجابت نموده و به او اذن ظهور میدهد و به دنبال این واقعه مبارك آن حضرت
به برکت امدادهاي غیبی و همچنین یاري انسانهاي مومن و شجاعی که در آن زمان از سرتاسر عالم به گفرد آن حضرت جمع
شدهاند بساط ستم را از روي زمین برخواهد چید. 4 امّا چرا به امام عصر(عج لقب مفضطَرّ داده شده است از بررسی مجموعه
روایات مربوط به این بحث چنین برمیآید که امام معصوم به عنوان حجّت الهی در خیرخواهی به بندگان خدا و محبت به آنان از
پدر و مادر به آنها مهربانتر است از هدایت پیدا کردن آنان خوشحال و از به بیراهه کشیده شدن بینهایت ناراحت میشود. از
آنجا که در شرایط بسیار سخت دوران طولانی غیبت کبري امام مهدي ع از وضع بندگان خدا هر لحظه باخبرند و مشاهده میکنند
که چگونه دشمنان حقّ از طریق به کارگیري تمام امکانات خود تلاش میکنند تا با مطرح ساختن انواع شبههها و رایج نمودن فساد
و فحشا بندگان الهی را از مسیر درست انسانیت خارج نموده آنان را به انواع رذایل و پلیديهاي اخلاقی و اعتقادي آلوده سازند و
یا خود آنها در نتیجه تبعیت از هواهاي نفسانی و فریب خوردن از زرق و برق دنیا چگونه از معارف الهی دور شده و با دست خود
زمینههاي تباهی و هلاکت خویش را فراهم میسازند بسیار متأثر میشوند. از طرف دیگر وقتی در نتیجه بعضی مصالح الهی در
چنین اوضاعی آن حضرت در پشت پرده غیبت به سر میبرند و از انجام کامل مأموریت خود که همانا هدایت بندگان خداست به
جهت عمل دیگران و موانعی که آنها ایجاد کردهاند محروم مانده است دچار حالت اضطرار میشود. مگر کدام اضطرار سختتر از
این است که کسی حجّت خدا باشد و مسئولیت حفظ و تبلیغ و ترویج و حاکمیّت بخشی به همه احکام و ارزشهاي الهی را برعهده
داشته باشد امّا در شرایطی واقع شود که ببیند حکام جور از یک طرف و منافقان و انسانهاي هواپرست از طرف دیگر احکام حیات
بخش الهی را زیر پا میگذارند و بندگان خدا را از مسیر سعادت واقعی منحرف میسازند و آنها را به بیراهه سوق میدهند. آري
در دورة غیبت کبري هر روز بیش از پیش قلب رئوف و مهربان حضرت ولیعصر(عج از مشاهده مشکلات و گرفتاريهاي بندگان
الهی به درد میآید و بالاخره روزي آن دریاي صبر و بردباري از طغیان بیحدّ بندگان ناسپاس و ستمپیشه به تنگ خواهد آمد و در
حال اضطرار از پروردگار عالم خواهد خواست تا به خاطر پایان بخشیدن به ظلم ستمگران و رها ساختن انسانهاي مظلوم در بند
طاغوتها به او اذن ظهور داده در بسیاري از ادعیه و روایات از حضرت مهدي ع با لقب مفضطر یاد شده است از جمله در قسمتی
از دعاي ندبه آمده است اَینَ المفضطَرّف الذي یفجابف افذا دَعی کجاستآنمضطريکه چون دعا کند، خواست او به اجابت
میرسد... شود و آن لحظه است که بشریت از زیر یوغ بیداد و جهل و تباهی نجات خواهد یافت و عدل و قسط در سرتاسر زمین
حاکمیت پیدا خواهد کرد و صلح و امنیّت و آسودگی خاطر، زمینه را براي تحصیل سعادت جاودانی انسان فراهم خواهد ساخت
8 منتقم در بعضی از روایات و دعاها از أللّهمّ إنّا نرغب الیک دولۀ کریمۀ تعزّ بها الاءسلام و أهله و تذلّ به النفاق و أهله .. 5
صفحه 17 از 54
مفنتَقفم یاد شده است انتقام در لغت به معنی مجازات کردن به کار میرود. از آنجا که تلقی خیلی از » حضرت بقیۀالله(ع با لقب
افراد این است که در مفهوم این واژه نوعی تشفی قلب و فرونشاندن سوز درون نیز مطرح است لذا نسبت دادن این لقب را به حجّت
الهی که هم معصوم است و هم نسبت به بندگان خدا مهربان و کریم است نمیپسندند. امّا حقیقت این است در مفهوم این کلمه
اصلًا مسئله تشفی و فرونشاندن خشم و غضب مطرح نیست لذا در قرآن کریم در مواردي این صفت به خدا هم نسبت داده شده
است به عنوان مثال در آیه 37 سورة زمر میخوانیم اَلیس اللهف بعزیزف ذي انتفقامف . در این آیه انتقام از ناحیه خداوند متعال به
معنی مجازات در قفبال اعمال خلاف و ناشایست است و به هیچوجه مسئله تشفّی و فرو نشاندن سوزش درونی که در مورد
خداوند متعال قابل تصوّر نیست مطرح نمیباشد. امّا در پاسخ به این پرسش که امام معصوم و حجّت الهی باید مظهر کامل صفت
رحمت و رحمانیت خدا باشد، بنابراین چگونه متصور است که مظهر رحمت الهی اهل انتقام باشد؟ باید به چند مطلب توّجه شود: 1
امام مهدي ع مأموریت دارند که پس از ظهور قسط و عدل را در سرتاسر عالم حاکمیّت بخشند؛ لازمۀ اجراي عدالت مجازات
کسانی است که از تعدّي به حقوق دیگران اجتناب نمیکنند؛ 2 از جمله سنتهاي الهی این است که هر عمل اختیاري انسان
داراي عکسالعمل مناسبی باشد، بر این اساس در مقابل ظلم به دیگران و زیر پا نهادن حقوق انسانها هیچ عکسالعملی بهتر از
مجازات عادلانه نیست 3 وقتی در طول تاریخ این همه انبیا و اولیاي الهی به شیوههاي مختلف انسانها را نسبت به رعایت حقوق
دیگران و ستم نکردن نسبت به یکدیگر فرا خواندهاند با این همه باز عدهاي عالماً و عامداً در تجاوز به حقوق دیگران و قانع نبودن
به حقّ خود پافشاري میکنند و جز زبان زور هیچ زبان دیگري را نمیفهمند آیا بهترین برخورد با آنها همان زبان زور نیست بنابر
آنچه بیان شد حضرت مهدي ع پس از تمام شدن حجّت بر مردم و از بین رفتن بهانهها و عذرهاست که مجبور به استفاده از قدرت
و شمشیر خواهد شد به عبارت دیگر در شرایطی که هیچ چیز به جز قدرت نظامی کارایی ندارد امام ع به آن متوسل خواهد شد
وگرنه در آغاز قیام باز همانند انبیا و اوصیاي الهی تودههاي مردم را موعظه میکنند و در حدّ لازم به روشنگري و از بین بردن
شبهات آنها میپردازند منتهی چون بسیاري از افراد پیروي از اوامر و رهنمودهاي آن حضرت را به زیان حکومت و موقعیّت ظالمانه
خود خواهند دید در نتیجه علیرغم درك حقانیّت آن حضرت به خاطر زرق و برق و مطامع دنیوي به روي امام ع شمشیر خواهند
کشید در این شرایط است که آن حضرت هم مجبور به استفاده از قواي نظامی و قدرت شمشیر خواهند شد. به علاوه از توّجه به
مضمون و مفاد روایات و ادعیهاي که امام عصر(عج را با لقب منتقم یاد کردهاند به خوبی این حقیقت روشن میشود که انتقامگیري
آن حضرت از ستمگران و متعدیان به حقوق انسانها و مستکبران خواهد بود؛ یعنی آنهایی که بندگان خدا را به بردگی براي خود
وا میدارند و حاضر نیستند که بگذارند آنها آزادانه براي خود یک زندگی و خطمشی مستقلی انتخاب کنند و به خاطر منافع خود
همه هستی و سرمایههاي مادي و معنوي آنان را نابود میکنند. در شرایطی کنونی دنیا شاهد هستیم که چگونه حکومت استکباري
آمریکا که به غلط خود را رهبر جهان میخواند و به منظور تحقق بخشیدن به هدفهاي ظالمانهاي که دارد حاضر به شنیدن
هیچگونه حرف حقّ نیست و حقّ را آن چیزي میداند که در راستاي تأمین منافع او باشد و باطل را آن کاري میداند که کمترین
اصطکاکی با منافع او داشته باشد در راه برآورده ساختن مطامع ظالمانه خود حاضر میشود زن و بچۀ مستضعف مردم فلسطین
عراق افغانستان و... را با بدترین شیوهها به خاك و خون بکشد. مگر چنین قدرت ستمگر و مستکبري را با صرف موعظه میتوان
وادار به دست برداشتن از جنایتهایش کرد؟ پرواضح است چنین نظامی و سردمداران تبهکار آن جز زبان زور و اسلحه زبان
دیگري را درك نمیکنند. بنابراین وقتی امام مهدي ع ظهور کنند از چنین قدرتهاي استکباري انتقام تودههاي مستضعفی را که
سالها تحت سیطره آنها واقع شدهاند خواهد گرفت در مقابل آن حضرت با تودههاي مردم جز به شیوه عفو و رحمت و بخشندگی
رفتار نخواهند کرد. همانگونه که مفاد روایات و دعاها بر این موضوع دلالت دارند؛ به عنوان مثال 1 پیامبراکرم ص در خطبه
معروف خود در روز عید غدیر وقتی به توصیف امام مهدي ع میپردازند میفرمایند: ... اَلا افنّه المنتَقفمف مفن الظّالفمینَ اَلا افنّه
صفحه 18 از 54
مفدرفکف کفلّف ثارف لَاولیاءف اللهف عزّوجل .. آگاهباشیدکه او ] خاتم الاوصیاء مهدي موعود(ع [ انتقام گیرنده از ستمگران
2 احمدبن اسحاق میگوید: روزي در حضور امام عسکري است .. او خونخواه خون بناحق ریخته همه بندگان صالح خداست .. 6
ع بودم که توفیق زیارت فرزند بزرگوارشان امام مهدي ع نصیب من شد شنیدم که آن جانشین بر حقّ حضرت عسکري ع فرمودند:
اَنا بقیۀفالله فی اَرضفهف والمنتفقمف مفن اَعدائفهف... من بقیۀالله در روي زمین خدا هستم که از دشمنان خدا انتقام خواهم گرفت
3 در قسمتی از دعاي ندبه در اشاره به این مسئولیت امام زمان ع میخوانیم اَینَ الطالفبف بفذفحولف الانبیاءف و اَبناءف 7 ..
الَانبیاءف اَینَالطالب بدم المقتول بکربلا... کجاست آن منتقمی که خون به ناحق ریخته و پایمال شده پیامبران و فرزندان آنها را
4 نقل شده است که وقتی در روز عاشورا امام طلب خواهد کرد؛ کجاست آنکه از خون شهید کربلا انتقام خواهد کشید؟... 8
حسین ع و اصحابش به دست شقیترین انسانها به ناجوانمردانهترین صورت به شهادت رسیدند، ملائکه الهی از این پیشامد بسیار
ناراحت شدند و شکایت به درگاه الهی بردند، خداوند متعال در پاسخ به آنها ضمن نشان دادن نور وجود حضرت مهدي قائم آل
محمّد(ص فرمودند: بفذلک القائفم انتقمف مفنهفمبه توسط این قائم آنها از ] قاتلان امام حسین و یارانش [ انتقام خواهم گرفت 9
5 در حدیث معراج پیامبر اکرم ص باز در این باره میخوانیم وقتیدرعرشالهیچشمرسول گرامی اسلام به نورهاي ائمه اطهار(ع
افتاد و دید یکی از آنها با سایر نورها فرق میکند از جانب خداوند متعال ندا رسید که او همان قائم ماست او همان کسی است که
حلال ما را حلال و حرام ما را حرام خواهد کرد... من به توسط او از دشمنان انتقام خواهم گرفت .. 10 همانگونه که از تک تک
این روایتها و نظایر آنها برمیآید مهدي موعود(ع آن دست انتقام خداوندي است که همه حقوق پایمال شده انسانهاي صالح و
مظلوم در طول تاریخ را از دشمنان باز خواهد ستاند. و هر کجا خونی به ناحقّ ریخته شده است انتقام آن را از عاملان آن خواهد
گرفت و این کار نه تنها موجب نگرانی و دلهره مردم نمیشود بلکه دلهاي توده مردم را در طول تاریخ شادابی میبخشد و به آنها
نشان میدهد که اگر در نتیجه طغیان و تعّدي عدهاي ستمگر برخی از حقوق آنها پایمال شد، بالاخره روزي ستمگران به سزاي
اعمال خود رسیدند و هرگز کمترین حقّی از حقوق بندگان خدا ضایع و پایمال نشد. حقیقت این است که چون بسیاري از افراد
ستمگر در اغلب موارد آن چنان که باید در مقابل جنایات و حقکشیهایی که انجام میدهند به سزاي عمل خود نمیرسند، اگر در
برههاي از زمان نتیجه اعمال زشت و ناپسندشان را به آنها نچشانند این کار با عدالت الهی جور درنمیآید بنابراین نه تنها وجود
یک شخصیّت الهی که انتقام خونهاي به ناحقّ ریخته و حقوق بیجهت پایمال شدة تودههاي ضعیف و مستضعف در طول تاریخ
. را از افراد ستمگر و مستکبر بگیرد جاي تعجب ندارد بلکه امري لازم و ضروري است ماهنامه موعود شماره 34 پینوشتها : 1
. 5 .48 ، 4 . بحارالانوار، ج 51 . 2 . مفاتیحالجنان دعاي ندبه 3 . سوره نمل 27 )، آیه 62 . سوره عنکبوت ( 29 ) آیه 66 و 67
. 8 . مفاتیحالجنان دعاي ندبه 9 . 7 . الزام الناصب ج 1، ص 253 . مفاتیحالجنان دعاي افتتاح 6 . همان ج 37 ، صص 211 و 213
. 10 . کمالالدین ج 2، ص 252 . بحارالانوار، ج 37 ، ص 294
امام مهدي ع و سنتهاي الهی 2
ابراهیم شفیعیسروستانی اشاره یکی از مهمترین موضوعاتی که به هنگام بحث از انقلاب جهانی امام عصر(عج مطرح میشود این
است که آن حضرت چگونه و با چه نیرویی در برابر نظام استکباري حاکم بر جهان میایستد و همه تمدنهاي قدرتمند، امّا فاسد،
را به زانو در میآورد؟ آیا ایشان با قدرت نظامی و با بهرهگیري از تسلیحات و تجهیزات پیشرفته و قدرتمند خود موفق به فروپاشی
این تمدنها میشود، یا علل و عوامل دیگري در کار است تردیدي نیست که حضرت مهدي ع با امدادهاي غیبی همراهی میشود و
همه قواي طبیعی و ماوراي طبیعی در خدمت ایشان است اما به نظر میرسد رمز اصلی پیروزي ایشان بر همۀ قدرتهاي شیطانی
حاکم بر جهان حرکت ایشان در مسیر سنتهاي الهی حاکم بر هستی و هماهنگی این سنتها با قیام رهایی بخش آن حضرت است
صفحه 19 از 54
براي روشنتر شدن این موضوع لازم است که به بررسی سنتهاي الهی حاکم بر عالم تکوین و تشریع بپردازیم در شماره قبل پس
از بررسی معناي لغوي سنّت اصل تغییرناپذیري سنتهاي الهی و... به بررسی برخی از سنتهاي الهی حاکم بر جوامع انسانی
پرداختیم وگفتیم که براساس سنت تغییر ناپذیر الهی ظلم و بیدادگري عامل نابودي تمدنهاست اینک ادامه بحث را با بررسی دیگر
سنتهاي الهی حاکم بر جوامع پی میگیریم 2 4. وقت و اجل شرط نابودي تمدنها اگر چه ظلم و ستم خواه در صورت فردي و
خواه در صورت اجتماعی آن موجب نابودي اقوام و تمدنها میشود، اما این نابودي زمانی به فعلیت میرسد که مهلت و اجل آن
جامعه مستقل از افراد، » نابودي آنها فرا رسد. به بیان دیگر از دیدگاه قرآن هر « موعد » اقوام و تمدنها به سرآید و به تعبیر قرآن
حیات و شخصیت و مدت و اجل مشخصی دارد و زمانی که این مدت و اجل به سرآید دیگر هیچ چیز نمیتواند مانع نابودي آن
قوم و ملت شود. در این زمینه آیات متعددي در قرآن وارد شده که از جمله میتوان به این آیات اشاره کرد: 1 2 4. آیه 58 سورة
کهف در این آیه که پیش از این نیز بدان اشاره شد، به صراحت بیان شده که سنت خدا بر این نیست که به مجرد عصیان نافرمانی و
ستمگري قومی آنها را گرفتار عذاب و هلاکت کند، بلکه خداوند براساس غفران و رحمت بی انتهاي خویش براي هر قومی موعد،
اجل و یا سررسیدي تغییرناپذیر قرار داده است و تا زمانی که این اجل سرنیاید، آن قوم هلاك نمیشوند: وَرَبّفکَ الْغَففورف ذفو
الرَّحْمَ ۀف لَوْ یفؤَاخفذفهفم بفمَا کَسَ بفواْ لَعَجَّلَ لَهفمف الْعَذَابَ بَل لَّهفم مَّوْعفدٌ لَّن یَجفدفواْ مفن دفونفهف مَوْئفلًا. و پروردگار تو
آمرزنده ] و [ صاحب رحمت است اگر به ] جرم [ آنچه مرتکب شدهاند، آنها را مؤاخذه میکرد، قطعاً در عذاب آنان تعجیل
مینمود ] ولی چنین نمیکند [ بلکه براي آنها سررسیدي است که هرگز از برابر آن راه گریزي نمییابند. 2 2 4. آیه 34 ، سورة
اعراف در این آیه نیز بر این موضوع تأکید شده که هر امتی جدا از بقا و فناي تک تک افراد آن بقا و فناي خاص خود را دارد و
زمانی که اجل امتی فرارسد هیچ چیز نمیتواند از آن جلوگیري کند: وَلفکفلفّ أفمَّۀف أَجَلٌ فَإفذَا جَآءَ أَجَلفهفمْ لَایَسْتَأْخفرفونَ
سَاعَۀًوَلَایَسْتَقْدفمفونَ. و براي هر امتی اجلی است پس چون اجلشان فرارسد، نه ] میتوانند [ ساعتی آن را پس اندازند و نه پیش
3 2 4. آیه 48 و 49 سورة یونس در آیات سخن از پرسشی است که از سوي مشرکان خطاب به رسول گرامی اسلام ص مطرح شده
خداوند چه زمانی بین ما و بین تو قضاوت میکند و ما را هلاك و ایمان آورندگان به تو را نجات » است آن پرسش این است که
پروردگار تو هیچ کاري » به بیان دیگر مشرکان با کلامی که جنبۀ تعجیز و استهزا داشت میخواستند به پیامبر بگویند که « میدهد
خداوند نیز در « نمیتواند بکند، و این تهدیدهاي تو، بیهودهاي بیش نیست وگرنه چرا عجله نمیکنی و آن را عملی نمیسازي
به آنها بگو من مالک نفع و ضرر خود نیستم نه میتوانم ضرري از » پاسخ این استهزاي مشرکان به پیامبر خود خطاب میکند که
خود رفع کنم و نه منفعتی را به سوي خود جلب نمایم اما اینکه چرا عذاب خدا نازل نمیشود به این دلیل است که هر امتی اجل
معینی دارد که به هیچ وجه نمیتواند از آن تخطی کند. آن اجل خواه ناخواه فرا میرسد بی آنکه ساعتی از زمان مقرر خود، پیش
أَمْلفکف لفنَفْسفی ضَ  را وَلَا نَفْعًا إفلاَّ مَا شَآءَ اللَّهف ´ وَیَقفولفونَ مَتَی هَ'ذَا الْوَعْدف إفن کفنتفمْ صَ 'دفقفینَ * قفل لاَّ : « یا پس افتد
اگر راست میگویید، این وعده چه » : لفکفلفّ أفمَّۀف أَجَلٌ إفذَا جَآءَ أَجَلفهفمْ فَلَایَسْتَأخفرفونَ سَاعَۀً وَلَایَسْتَقْدفمفونَ. میگویند
براي خود زیان و سودي در اختیار ندارم مگر آنچه را که خدا بخواهد. هر امتی را زمانی ] محدود [ است آنگاه » : بگو « وقت است
در تفسیر المیزان در ذیل این آیه چنین آمده است ... «. که زمانشان به سررسد، پس نه ساعتی ] از آن [ تأخیر کند و نه پیشی گیرند
هر امتی حیاتی اجتماعی وراي حیات فردي که مخصوص تک تک افراد است دارد، و حیات اجتماعی هر امتی از بقا و عمر آن
مقداري را دارد که خداي سبحان برایش مقدر کردهاست و همچنین از سعادت و شقاوت و تکلیف و رشد و ضد رشد و ثواب و
عقاب سهمی را دارد، که خداي تعالی برایش معین فرموده است و این حقیقت از چیزهایی است که تدبیر الهی عنایتی به آن دارد.
4 2 4. آیه 61 سورة نحل این آیه نیز چون آیه پیشین بر این حقیقت تأکید میکند که کیفر الهی تنها در زمان معین آن فرا میرسد:
أَجَلف مّفسَ  می فَإفذَا جَ آءَ ´ وَلَوْ یفؤَاخفذف اللَّهف النَّاسَ بفظفلْمفهفم مَّا تَرَكَ عَلَیْهَا مفن دَآبَّۀف وَلَ'کفن یفؤَخفّرفهفمْ إفلَی
صفحه 20 از 54
أَجَلفهفمْ لَایَسْتَأخفرفونَ سَاعَۀً وَلَایَسْتَقْدفمفونَ. و اگر خداوند مردم را به ] سزاي [ ستمشان مؤاخذه میکرد، جنبندهاي بر روي زمین
باقی نمیگذاشت لیکن ] کیفر [ آنان را تا وقتی معین باز پس میاندازد، و چون اجلشان فرا رسد، ساعتی آن را پس و پیش
نمیتوانند افکنند. 5 2 4. در آیه 45 سورة فاطر همین تعبیر تکرار شده است 6 2 4. در سورة نوح نیز موضوع اجل اقوام و امتها به
بهترین شکلی بیان شده است در آغاز این سوره هدف از فرستادن نوح را انذار قومش پیش از فرارسیدن عذاب دردناك و به بیان
دیگر سرآمدن اجل و وقت مقرر دانسته میفرماید: إفنَّآ أَرْسَلْنَا نفوحًا إفلَی قَوْمفهف أَنْ أَنذفرْ قَوْمَکَ مفن قَبْلف أَن یَأْتفیَهفمْ عَذَابٌ
آنگاه به نقل « قومت را، پیش از آنکه عذابی دردناك به آنان رسد، هشدار ده » أَلفیمٌ. ما نوح را به سوي قومش فرستادیم که
سخنان نوح خطاب به قومش پرداخته میفرماید: قَالَ یَ'قَوْمف إفنفّی لَکفمْ نَذفیرٌ مّفبفینٌ * أَنف اعْبفدفواْ اللَّهَ وَاتَّقفوهف
أَجَلف مّفسَ  می إفنَّ أَجَلَ اللَّهف إفذَا جَآءَ لَایفؤَخَّرف لَوْ کفنتفمْ ´ وَأَطفیعفونف * یَغْففرْ لَکفم مفّن ذفنفوبفکفمْ وَیفؤَخفّرْکفمْ إفلَی
تَعْلَمفونَ. ] نوح [ گفت اي قوم من من شما را هشدار دهندهاي آشکارم که خدا را بپرستید و از او پروا دارید و مرا فرمان برید. ] تا [
برخی از گناهانتان را بر شما ببخشاید و ] اجل [ شما را تا وقتی معین به تأخیر اندازد. اگر بدانید، چون وقت مقرر خدابرسد، تأخیر بر
نخواهد داشت 7 2 4. آیه 11 سورة رعد: در این آیه بر این نکته تأکید شده است که هرگاه ارادة خداوند به نابودي قومی تعلق
گیرد دیگر هیچ قدرتی نمیتواند مانع تحقق این اراده شود. به عبارت دیگر با فرارسیدن اجل مقرر هر قوم و پایان یافتن مهلت آنها،
هیچیک از تواناییها، امکانات و تجهیزات آنها نمیتواند اندکی این اجل مقرر را به تأخیر بیندازد: ... وَ افذ'ا اَرادَ اللّهف بفقَومف
سوفءً فَلا مَرَدّ لَهف وَ م'ا لَهفمْ مفنْ دفونفهف مفنْ و'الف. ... و چون خدا براي قومی آسیبی بخواهد، هیچ برگشتی براي آن نیست
و غیر از او حمایتگري براي آنان نخواهد بود. نتیجهگیري : نتیجهاي که از آیات یاد شده به دست میآید چنین است همه اقوام و
تمدنهاي ستمپیشه هر چند قدرتمند و داراي توان نظامی و اقتصادي قابل توجه براساس سنت الهی اجل و سرآمد معین و مشخصی
دارند و بالاخره روزي طعم نابودي و فنا را میچشند. در چنین روزي هیچکس و هیچچیز نمیتواند مانع سقوط و فروپاشی آنها
شود. حتی اگر آنها همۀ توان نظامی و اقتصادي خود را به کار گیرند حتی لحظهاي نیز نمیتوانند اجل معیّن خود را به تأخیر
اندازند. براین اساس میتوان گفت که چون در زمان ظهور امام مهدي ع اجل و مهلت تمدنهاي ستمپیشه به سر آمده و عمر آنها
پایان یافته است هرگونه مقاومتی از سوي این تمدنها بیفایده است و هیچ عاملی نمیتواند موجب بقا و استمرار حیات آنها شود و
به همین دلیل آن امام میتواند در ظرف مدت نسبتاً کوتاهی همۀ نظامها و حکومتهاي خودکامه ستمگر و کفر پیشه را از روي
زمین براندازد و حکومت عادلانه خود را برقرار سازد. 3 4. تغییر نعمتها به دلیل تغییر رفتار و روحیات امتها از آیات متعددي از
قرآن استفاده میشود که اقبال و ادبار خداوند به هر قومی تابعی از روحیات اعمال و رفتار آنهاست و بقا و زوال نعمتهاي الهی
براي هر ملتی وابسته به عملکرد آن ملت است استاد شهید مرتضی مطهري در این زمینه مینویسد: قرآن کریم نکتۀ فوقالعاده
آموزندهاي در مورد سنتهاي تاریخ یادآوري میکند و آن اینکه مردم میتوانند با استفاده از سنن جاریۀ الهیه در تاریخ سرنوشت
خویش را نیک یا بد گردانند... یعنی سنتهاي حاکم بر سرنوشتها در حقیقت یک سلسله عکسالعملها و واکنشها در برابر
عملها و کنشهاست عملهاي معین اجتماعی عکسالعملها و واکنشها در برابر عملها و کنشهاست عملهاي معین اجتماعی
عکس العملهاي معینی به دنبال خود دارد. از این رو در عین آنکه تاریخ با یک سلسله نوامیس قطعی و لایتخلّف اداره میشود،
نقش انسان و آزادي و اختیار او به هیچ وجه محو نمیگردد. در اینجا به برخی از آیاتی که این موضوع از آنها استفاده میشود
اشاره میکنیم 1 3 4. آیات 52 و 53 سورة انفال در این آیات پس از بیان این موضوع که چگونه خاندان فرعون و کسانی که پیش
از آنها بودند، پس از کفر ورزیدن به کیفر گناهان خود گرفتار آمدند، این گرفتار آمدن را ناشی از یک قاعده کلی در نظام
آفرینش دانسته میگوید: خداوند نعمتی را که بر قومی ارزانی داشته تغییر نمیدهد، مگر آنکه آنها آنچه را در دل دارند تغییر
دهند: کَ دَأْبف ءَالف ففرْعَوْنَ وَالَّذفینَ مفن قَبْلفهفمْ کَفَرفواْ بفَایَ'تف اللَّهف فَأَخَ ذَهفمف اللَّهف بفذفنفوبفهفمْ إفنَّ اللَّهَ قَوفیٌّ
صفحه 21 از 54
شَدفیدف الْعفقَابف * ذَ'لفکَ بفأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکف مفغَیفّرًا نفّعْمَ ۀً أَنْعَمَهَا عَلَی قَوْمف حَتَّی یفغَیفّرفواْ مَا بفأَنففسفهفمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمفیعٌ
عَلفیمٌ. ] رفتارشان [ مانند رفتار خاندان فرعون و کسانی است که پیش از آنان بودند: به آیات خدا کفر ورزیدند؛ پس خدا به ]
سزاي [ گناهانشان گرفتارشان کرد. آري خدا نیرومند سخت کیفر است این ] کیفر [ بدان سبب است که خداوند نعمتی را که بر
قومی ارزانی داشت تغییر نمیدهد، مگر آنکه آنان آنچه را در دل دارند تغییر دهند، و خداي شنواي داناست علامه طباطبایی در
ذیل این آیه میفرماید: عقابی که خداوند معاقبین را با آن عذاب میکند همیشه به دنبال نعمت الهیاي است که خداوند قبل از آن
عقاب ارزانی داشته به این طریق که نعمت را برداشته عذاب را به جایش میگذارد و هیچ نعمتی از نعمتهاي الهی به نقمت و
عذاب مبدل نمیشود مگر بعد از تبدیل محلش که همان نفوس انسانی است پس نعمتی که خداوند آن را برقومی ارزانی داشته
وقتی به آن قوم افاضه میشود که در نفوسشان استعداد آن را پیدا کنند و وقتی از ایشان سلب گشته و مبدل به نقمت و عذاب
میشود که استعداد درونیشان را از دست داده و نفوسشان مستعد عقاب شده باشد. و این خود یک قاعده کلی است در تبدل
نعمت به نقمت و عقاب .. 2 3 4. آیه 11 سورة رعد: در این آیه نیز به صراحت سرنوشت اقوام را ناشی از تغییر حال آن دانسته
میفرماید: ... إفنَّ اللَّهَ لَایفغَیفّرف مَا بفقَوْمف حَتَّی یفغَیفّرفواْ مَا بفأَنففسفهفمْ... . ... در حقیقت خدا حال قومی را تغییر نمیدهد، تا
آنان حال خود را تغییر دهند. علامه طباطبایی در ذیل این آیه میفرماید: از قضایاي حتمی و سنت جاریۀ الهی یکی این است که
همواره میان احسان و تقوي و شکر خدا، و میان توارد نعمتها و تضاعف برکات ظاهري و باطنی و نزول و ریزش آن از ناحیۀ خدا
ملازمه بوده و هر قومی که احسان و تقوي و شکر داشتهاند خداوند نعمت را برایشان باقی داشته و تا مردم وضع خود را تغییر
ندادهاند روز بروز بیشتر کرده است .. واما اینکه اگر فساد در قومی شایع شود و یا از بعضی از ایشان سر بزند نقمت و عذاب هم
برایشان نازل میشود. آیه شریفه از تلازم میان آنها ساکت است نهایت چیزي که از آیه استفاده میشود این است که خداوند وقتی
روش خود را تغییر میدهد و عذاب میفرستد که مردم رفتار خود را عوض کرده باشند، البته این مطلب امکان دارد نه اینکه به
فعلیت در آوردنش واجب باشد؛ زیرا این از آیه استفاده نمیشود . نتیجهگیري : گفتیم که براساس یکی از سنتهاي تغییرناپذیر
الهی اقبال و ادبار خداوند به هر قوم یا ملتی تابعی از روحیات اعمال و رفتار آنهاست و بقا و زوال نعمتهایی که خداوند به
جامعهاي ارزانی داشته ارتباطی ناگسستنی با واکنشهاي آنها در برابر این نعمتها دارد. از آیات متعددي از قرآن استفاده میشود
که اقبال و ادبار خداوند به هر قومی تابعی از روحیات اعمال و رفتار آنهاست و بقا و زوال نعمتهاي الهی براي هر ملتی وابسته به
عملکرد آن ملت است به عبارت دیگر سرنوشت هر قومی در گرو عملکرد آنهاست و هر قوم میتواند با رفتار و اعمال مناسب و یا
نامناسب خود سرنوشت خود را نیک و یا بد گرداند. بر این اساس میتوانیم بگوییم که در ظهور امام مهدي ع نیز خواست و تمناي
درونی انسانها نقش دارد و قطعاً اگر مردم از صمیم دل خواهان درك نعمت بزرگ الهی یعنی وجود امام معصوم ع در جامعه
شوند و با رفتار و عملکرد خود نیز این موضوع را نشان دهند، خداوند نیز این نعمت را بر آنها ارزانی خواهد داشت 4 4. امامت
وراثت و خلافت مؤمنان صالح یکی دیگر از قوانین و سنتهاي الهی حاکم بر جوامع بشري خلافت امامت و وراثت نهایی
مستضعفان صالح و اهل ایمان است از آیات متعددي از قرآن کریم چنین برمیآید که براساس یک قانون و سنت الهی بندگان
مؤمن و صالح خداوند که جز در مقاطع محدودي از تاریخ کرة خاك همواره به استضعاف کشانده شده و خوار شمرده میشدند؛
در نهایت زمین را به ارث میبرند و پیشوایان و حاکمان زمین میگردند. برخی از این آیات به شرح زیر است : 1 4 4. آیه 105
که اشاره به یک امر ثابت مقرّر و مفروض دارد، بیان میکند که در کتابهاي آسمانی وراثت « کتبنا » سورة انبیا: در این آیه با تعبیر
بندگان صالح خدا پیش بینی شده است وَلَقَدْ کَتَبْنَا ففی الزَّبفورف مفن بَعْدف الذفّکْرف أَنَّ الاَْرْضَ یَرفثفهَا عفبَادفیَ الصَّ'لفحفونَ.
و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایستۀ ما به ارث خواهند برد. در تفسیر المیزان در بارة این آیه
ارث به طوري که راغب گفته به معناي انتقال مالی است به تو بدون اینکه معاملهاي کرده باشی و مراد » وراثت و » چنین آمده است
صفحه 22 از 54
از وراثت زمین این است که سلطنتف برمنافع از دیگران به صالحان منتقل شود و برکات زندگی در زمین مختص ایشان شود، و این
برکات یا دنیایی است که برمیگردد به تمتع صالحان از حیات دنیوي که در این صورت خلاصۀ مفاد آیه این میشود که به زودي
زمین از لوث شرك و گناه پاك گشته جامعۀ بشري صالح که خداي را بندگی کنند و به وي شرك نورزند در آن زندگی کنند؛
رْضف.... یَعْبفدفونَنفی 􀂣 وَعَدَ اللّهف الَّذفینَ ءَامَنفواْ مفنکفمْ وَعَمفلفواْ الصَّ'لفحَ'تف لَیَسْتَخْلففَنَّهفمْ ففی الا » همچنانکه آیه
از آن خبر میدهد. و یا این برکات اخروي است که عبارت است از مقامات قربی که در دنیا براي خود « لَایفشْرفکفونَ بفی شَیًْا
وَقَالفواْ الْحَمْدف » کسب کردند، چون این مقام هم از برکات حیات زمینی است هر چند که خود از نعیم آخرت است همچنانکه آیۀ
که حکایت کلام اهل بهشت است و آیۀ « رْضَ نَتَبَوَّأف مفنَ الْجَنَّۀف حَیْثف نَشَآءف 􀂣 لفلَّهف الَّذفی صَ دَقَنَا وَعْدَهف وَأَوْرَثَنَا الا
بدان اشاره میکند. از همین جا معلوم میشود که آیۀ مورد بحث « ئفکَ هفمف الْوَ'رفثفونَ الَّذفینَ یَرفثفونَ الْففرْدَوْسَ ´' أفوْلَ »
خاص به یکی از دو وراثتهاي دنیایی و آخرتی نیست بلکه هر دو را شامل میشود . 2 4 4. آیه 55 ، سورة نور: در این آیه خداوند
به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام میدهند وعده میدهد که سرانجام در زمین به خلافت میرسند و از بیم و هراس
لارْضف کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذفینَ مفن 􀂣 رهایی مییابند: وَعَدَ اللَّهف الَّذفینَ ءَامَنفواْ مفنکفمْ وَعَمفلفواْ الصَّ'لفحَ'تف لَیَسْتَخْلففَنَّهفمْ ففی ا
قَبْلفهفمْ وَلَفیمَکفّنَنَّ لَهفمْ دفینَهفمف الَّذفی ارْتَ َ ض ی لَهفمْ وَلَیفبَدفّلَنَّهفم مفّن بَعْدف خَوْففهفمْ أَمْنًا یَعْبفدفونَنفی لَایفشْرفکفونَ بفی شَیًْا
وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَ'لفکَ فَأفوْلَ'ئفکَ هفمف الْفَ'سفقفونَ. خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهاي شایسته کردهاند، وعده داده
است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین ] خود [ قرار دهد. همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین ] خود [
قرار داد، و آن دینی را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند، ] تا [ مرا عبادت کنند
و چیزي را به من شریک نگردانند، و هر کس از آن به کفر گراید، آنانند که نافرمانند. علامه طباطبایی در تفسیر این آیه پس از
اشاره به اختلاف نظر فراوانی که در میان مفسران در زمینۀ مراد از این آیه وجود دارد، و همچنین بیان دیدگاه خود در این زمینه
میفرماید: آنچه از همۀ مطالب برآمد این شد که خداي سبحان به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام میدهند، وعده
2 . ر. ك طباطبایی سید . میدهد که به زودي جامعهاي پی نوشتها : 1 . ر. ك مطهري مرتضی قیام و انقلاب مهدي ع ، ص 17
4 . مطهري . 3 . همان ص 105 . محمد حسین ترجمۀ تفسیر المیزان ترجمۀسیدمحمدباقر موسوي همدانی ج 10 ، ص 104 105
،( 7 . سورة نور ( 24 . 6 . همان ج 13 ، ص 426 427 . 5 . طباطبائی سید محمد حسین همان ج 10 ، ص 132 . مرتضی همان ص 19
. 10 . طباطبائی سید محمد حسین همان ج 14 ، ص 465 466 . 9 . سورة مؤمنون ( 23 )، آیه 11 . 8 . سوره زمر ( 39 )، آیه 74 . آیه 55
. 11 . همان ج 15 ، ص 215
فجر مقدس-